معرفی انواع مختلف نمودار قیمت
در بازار فارکس، برای نشان دادن تغییرات قیمت نسبت به زمان، طیف وسیعی از نمودار ها وجود دارند که به سه دسته کلی نمودارهای بیسیک، سطح متوسط و پیشرفته تقسیم بندی می شوند که در ادامه به شرح هر یک و انواع نمودار قیمت در فارکس پرداخته می شود.
نمودار های بیسیک
همانطور که از نام آن پیداست، نمودارهای این دسته ساده ترین نمودارهای ممکن هستند. این دسته از نمودارها به 3 نوع نمودار های تیک، خطی و میله ای تقسیم می شوند. در نمودار های تیک، در هر بازه زمانی، تعداد معاملات به تصویر کشیده می شود. به عنوان مثال نمودار 1000 تیکی، هر هزار تراکنش را در یک تیک نشان می دهد. بر خلاف این که این نوع نمودار در دسته بیسیک قرار دارد، تفسیر آن چندان ساده نیست.
نوع دیگر نمودار این دسته، نمودار خطی است. نمودار خطی اساسی ترین شکل برای ترسیم قیمت در بازار مالی بوده و شاید بتوان گفت که یکی از ساده ترین انواع نمودارقیمت فارکس است که سادگی این نوع نمودارها، مزیت اصلی آنها محسوب می شود. این نمودار خطی است که قیمت در هر زمان را نشان داده و اتصال این قیمت ها به یکدیگر، نمودار خطی را تشکیل می دهد.
نوع دیگری از نمودار قیمت بیسیک وجود دارد که به آن نمودار میله ای گفته می شود. نمودار میله ای نزدیک ترین شکل به محبوب ترین نمودار در بازار فارکس، یعنی نمودار کندل استیک است. برخلاف نمودار خطی، نمودار میله ای تمام تحرکات قیمت را در یک دوره نشان می دهد. قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن، نقش اساسی در شکل گیری نمودار میله ای دارند.
نمودار های بیسیک نوع دیگری از نمودار قیمت بیسیک وجود دارد که به آن نمودار میله ای گفته می شود. نمودار میله ای نزدیک ترین شکل به محبوب ترین نمودار در بازار فارکس، یعنی نمودار کندل استیک است. برخلاف نمودار خطی، نمودار میله ای تمام تحرکات قیمت را در یک دوره نشان می دهد. قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن، نقش اساسی در شکل گیری نمودار میله ای دارند.
نمودار های سطح متوسط
مهم ترین نوع نمودار قیمت از این دسته، نمودار های کندل استیک هستند. این نوع نمودار ها کلیه تغییرات و تحرکات قیمت از باز شدن قیمت، بالاترین و پایین ترین قیمت گرفته تا بسته شدن قیمت را نمایش می دهند.
بسیاری از افراد مبتدی وقتی از ترید در بازار فارکس صحبت می شود، ناخودآگاه به وال استریت می اندیشند. این درست است که پایه بسیاری از سبک های امروزی تحلیل بازار های مالی در امریکا نهاده شده است. اما جالب است که بدانید یکی اصلی ترین ابزار تحلیل های تکنیکال امروزی، قرن ها پیش در کشور ژاپن ابداع شده است که همان نمودار قیمت کندل استیک است که در حال حاضر به عنوان عنصری تفکیک ناپذیر از تحلیل بازار های مالی تلقی می شود.
نمودار های پیشرفته
برای معامله گرانی که به صورت حرفه ای تر به دنبال تحلیل تکنیکال هستند، نمودار های پیشرفته تر دیگری نیز وجود دارد که مهم ترین آنها عبارتند از: Heiken-Ashi ، Renko و نمودار های نقطه و شکل. معامله گران با تجربه، از این نوع نمودار قیمت برای فیلتر کردن شکست های کاذب و تشخیص حرکت های نادرست بازار استفاده می کنند.
استفاده از نمودار های شمعی برای تحلیل قیمت‌ها
همان گونه که قبلا نیز اشاره شد، نمودار های شمعی یا کندل استیک، از متداول ترین انواع نمودار قیمت در فارکس هستند که توسط اغلب معامله گران برای انجام مطالعات قیمت و تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند.
برای این که جزئیات این نوع نمودار قیمت و نحوه کار با آن روشن شود، به تصویر زیر توجه کنید. یک شمع یا کندل استیک از سه بخش بدنه، سایه یا شادو پایینی و سایه یا شادو بالایی تشکیل شده است. به طور کلی دو نوع کندل صعودی و نزولی داریم که کندل های صعودی را با رنگ آبی یا سبز و کندل های نزولی را با رنگ قرمز نمایش می دهند.
همان گونه که مشاهده می شود، در کندل صعودی، محل باز شدن قیمت پایین تر از محل بسته شدن آن است که این موضوع در کندل نزولی، برعکس است. سایه های بالایی و پایینی نیز، به ترتیب نشان دهنده بالاترین و پایین ترین قیمتی است که در حین تشکیل این کندل، در نمودار شکل گرفته است. از آنجایی که این نوع نمودار قیمت، شامل بسیاری از جزئیاتی از حرکات قیمت است که اغلب معامله گران به دنبال آن هستند، لذا از پرکاربردترین انواع نمودار ها در بازار فارکس محسوب می شود.
استفاده از نمودارهای خطی در معاملات فارکس
علیرغم این که استفاده از نمودار های کندل استیک پلتفرم های معاملات فارکس، بسیار متداول است، هنوز هم معامله گرانی وجود دارند که از ساده ترین نوع نمودار، یعنی نمودار خطی برای تحلیل های خود بهره می برند. این دسته از تریدر ها به شدت اعتقاد دارند که نباید تحلیل تکنیکال را پیچیده تصور کرد و الزاما تحلیل های پیچیده، منتج به کسب سود نمی شوند.
همانطور که اشاره شد، نمودار های کندل استیک، بالا، پایین، باز و بسته شدن قیمت را در یک دوره زمانی نمایش می دهند، اما نمودار خطی، حاصل اتصال نقاط بسته شدن قیمت در هر زمان به یکدیگر است. یعنی در هر نقطه از نمودار خطی، شما فقط قادر هستید که محل بسته شدن قیمت را در یک زمان به خصوص، مشاهده نمایید. نمودار های خطی دارای ویژگی هایی هستند که در ادامه به اهم آنها اشاره می شود.
بیشتر بخوانید : مقایسه حساب های معاملاتی در یک نگاه
سادگی نمودار
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه نمودارهای
خطی می توانند استراتژی معاملاتی فارکس شما را ساده کنند؟ بسیاری از معامله گران بر روی نمودارهای شمعی و میله ای پیچیده تمرکز کرده و زیبایی سادگی را نادیده می گیرند. یک معامله گر حرفه ای، در بی نظمی قیمت، سردرگمی را از بین برده و فقط روی بسته شدن قیمت ها، تمرکز می کند. با پیوستن نقاط بسته شدن قیمت، نمودار، تصویر واضحی از حرکت قیمت ایجاد می کند.
آسان تر شدن سطوح شکست
بسیاری از معامله گران تمایل به نمودارهای پیچیده در هنگام تشخیص شکست دارند. با این حال، کارآیی نمودارهای خطی در این عرصه نباید دست کم گرفته شود. همانطور که این نمودارها روند فراگیر را روشن می کنند، شناسایی شکست در آنها، شهودی تر می شود.
نمودار های خطی در تایم فریم های مختلف
در اینجا یک نکته مفید وجود دارد: این نمودارها در بازه های زمانی مختلف مؤثر هستند. نمودارهای خطی، روندهای بزرگ و بلندمدت را آشکار می کنند و احساسات بازار را نشان می دهند. نگاهی به نمودارهای خطی دربازه های زمانی مختلف، نمای وسیعی از فراز و نشیب های بازار را ارائه می دهد. بنابراین، این نمای کامل به شما کمک می کند رفتار بازار را بهتر درک کنید.
آشکارسازی الگو های پنهان
نمودارهای خطی در پرده برداری از الگوهای ظریفی که ممکن است در انواع نمودارهای پیچیده تر پنهان شوند، مهارت دارند. به عنوان مثال، سادگی نمودارهای خطی می تواند به معامله گران کمک کند تا الگوهای نمودار مانند مثلث، گوه و کانال را شناسایی کنند. این الگوها ممکن است در نمودارهای شمعی یا میله‌ای کمتر آشکار شوند، اما می‌توانند سیگنال‌های معاملاتی قدرتمندی را در صورت مشاهده زود هنگام ارائه دهند.
سری ویدئو های آموزشی ای پلنت بروکر : چارت شات با کلیک راست نسخه وب
نحوه تفسیر نمودارهای میانگین متحرک
میانگین متحرک، معمولا از اولین انواع اندیکاتور ها است که یک معامله گر حرفه ای با آن آشنا می شود. اگر به طور ساده بخواهیم این نوع نمودار را تعریف کنیم، باید بگوییم که میانگین متحرک، نموداری است که نقاط آن از میانگین قیمت های چند دوره زمانی، به دست آمده است.
فرض کنید که یک میانگین متحرک 14 دوره ای داریم. این بدین معنی است که هر نقطه از نمودار میانگین متحرک، حاصل میانگین قیمت در 14 دوره پیشین است. این قیمت ها در 14 دوره گذشته می توانند قیمت های بسته شدن، باز شدن، بالاترین، پایین ترین یا حتی میانگین این 4 مقدار باشند.
به طور کلی فرضیه ای در بازار های مالی وجود دارد که بیان می کند قیمت زمانی که از میانگین دوره های قبلی خود، دور شد، دوباره به میانگین خود باز می گردد. همین فرضیه باعث می شود که نمودار های میانگین قیمت، در تحلیل تکنیکال مورد بهره برداری قرار گرفته و بعضا از آنها برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت هم استفاده شود. علاوه بر این، برخی از معامله گران، از محل برخورد میانگین های متحرک با دوره های مختلف، برای گرفتن سیگنال های ورود به معامله استفاده می کنند.
به طور کلی، میانگین های متحرک، ابزاری هستند که به عنوان پایه بسیاری از سایر اندیکاتور های تحلیل تکنیکال نیز مورد استفاده قرار می گیرند. البته باید به این نکته توجه داشت که از آنجایی که این نوع نمودار ها، با استفاده از میانگین مقادیر قیمت در گذشته مورد محاسبه قرار می گیرند، سیگنال های صادر شده توسط آنها، عموما با تاخیر مواجه است.
استفاده از سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
نسبت های فیبوناچی (Fibonacci)، اعدادی هستند که بر مبنای یک دنباله ریاضی، محاسبه می شوند. این دنباله، توسط ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو بوناچی در قرن سیزدهم ابداع شد.
مطالعه قیمت در گذشته در بازارهای مالی، نشان می دهد که اصلاح قیمت، اغلب تا سطوح خاصی انجام می شود که با نسبت های مهم فیبوناچی در ارتباط است. به این معنی که قیمت تا سطوحی اقدام به اصلاح روند پیشین می کند که این سطوح با نسبت های مهم فیبوناچی قابل محاسبه هستند. به همین مناسبت، بسیاری از تریدر ها، برای محاسبه محل احتمالی پایان اصلاح قیمت، از این اعداد استفاده می نمایند. مهمترین این نسبت ها که در بازار فارکس مورد استفاده قرار می گیرند 38.2 ، 61.8 و 78.6 درصد هستند.
به عنوان مثال، در تصویر ملاحظه می شود که در جفت ارز پوند به دلار نیوزلند، قیمت پس از یک حرکت صعودی، برگشته و به میزان 61.8 درصد از حرکت قبلی خود را اصلاح کرده و سپس به حرکت صعودی خود ادامه داده است.
