مقدمه
مدیریت ریسک در فارکس، شامل مجموعه قوانین و اقداماتی است که یک معامله گر برای محافظت حساب خود از ضرر های جبران ناپذیر، رعایت نموده و آنها را به اجرا می گذارد. الزام به استفاده از استاپ لاس، انتخاب حجم مناسب در معاملات، مدیریت تعداد معاملات، تنوع سبد معاملاتی و تست استراتژی برای سنجش سود آوری در بلند مدت، از جمله اقدامات مدیریت ریسک است. بدون تنظیم قوانین مدیریت ریسک و پایبند بودن به آن، دوام آوردن معامله گر در بازار پر تلاطم فارکس، امری امکان ناپذیر است.
اهمیت مدیریت ریسک در حفاظت از سرمایه
تداوم حضور شما به عنوان یک تریدر در بازار فارکس، نیازمند داشتن سرمایه و حفاظت از آن است و هر نوع ضرر و زیان احتمالی که به سرمایه شما در این بازار وارد شود، در اصل، امکان ادامه حضور شما در این بازار را به خطر می اندازد. بنابراین یک معامله گر مجرب در بازار فارکس به این موضوع واقف است که هر اقدامی که لازم است
می بایست انجام دهد تا در وهله اول، به اصل سرمایه لطمه ای وارد نشود تا بدین ترتیب، تداوم حیات خود را در این بازار، تضمین نماید.
مجموعه قوانین و اقداماتی که برای حفظ سرمایه انجام می شوند، مدیریت ریسک را شکل می دهند، که ضامن حفظ سرمایه و تداوم بقا در بازار فارکس است. مدیریت ریسک، عنصر جدایی ناپذیر یک استراتژی جامع و کامل است که عدم وجود یا رعایت نکردن آن، به معنی انجام معامله در قالب قمار است که نتیجه آن از دست دادن کل سرمایه و ترک بازار می باشد.
استفاده از توزیع مناسب اندازه تراکنشها در معاملات
یکی از استراتژی های مدیریت ریسک، انتخاب حجم مناسب در معاملات است. علاوه بر این، یک معامله گر وقتی اقدام به باز کردن چند معامله به صورت همزمان می نماید، می بایست توزیع اندازه تراکنش ها را در این معاملات به گونه ای انجام دهد که در مجموع، امکان کمترین ضرر و بیشترین سود در سرجمع این معاملات فراهم شود.
باید توجه داشت که استراتژی توزیع مناسب اندازه تراکنش ها در معاملات، الزاما بر روی معاملات نماد های مختلف انجام نمی گیرد بلکه می تواند بر روی یک تحلیل و یک نماد، پیاده سازی شود. به عنوان مثال، وقتی تحلیل معامله گر بر روی یک نماد، نشان می دهد که ورود به معامله لانگ می تواند سود خوبی داشته باشد، تریدر دو راه برای ورود به معامله دارد:
راه اول این است که کل حجمی را که برای این معامله در نظر دارد، در یک سفارش و به صورت ناگهانی وارد کند و منتظر بماند تا معامله به سود مورد نظر برسد. اما راه دوم بدین صورت است که 20 درصد حجم کل را در ابتدا ورود می کند و منتظر می ماند تا سیگنال های صعود قیمت صادر شوند، پس از این که این سیگنال ها صادر شدند، 50 درصد حجم را در یک سفارش دیگر وارد می کند و در نهایت با دیدن تداوم روند و استمرار حرکت صعودی، 30 درصد باقیمانده حجم را نیز در سفارش دیگری وارد می نماید.
توزیع مناسب تراکنش ها در سبد معاملاتی، مزایای قابل توجهی دارد که در ادامه به آنها اشاره می شود:
مدیریت ضرر های احتمالی
با توزیع حجم یا اندازه تراکنش در چندین سفارش، معامله گران می توانند ریسک قرار گرفتن در معرض زیان های احتمالی خود را بهتر مدیریت کنند. اگر یک سفارش بزرگ بر خلاف موقعیت معاملهگر باشد، زیان حاصل میتواند بسیار بیشتر از زمانی باشد که همان موقعیت به سفارشهای کوچکتر تقسیم شود.
انعطاف پذیری
قرار دادن چندین سفارش و توزیع حجم در آنها، به معامله گران اجازه می دهد تا موقعیت خود را با تغییر شرایط بازار تنظیم کنند. معامله گران می توانند سفارشات را در صورت نیاز اضافه یا حذف کنند تا شرایط بازار در حال تغییر را لحاظ کرده یا از فرصت های جدید استفاده کنند.
متنوع سازی
با قرار دادن چندین سفارش و توزیع تراکنش در آنها در جفت ارزهای مختلف، معامله گران می توانند موقعیت های خود را متنوع کرده و ریسک کلی خود را کاهش دهند. این میتواند به کاهش تأثیر یک معامله منفرد بر خلاف موقعیت معاملهگر کمک کند.
نقد شوندگی
استفاده از چندین سفارش و توزیع حجم در آنها، می تواند به اطمینان از تکمیل سریع سفارشات معامله گر و با قیمت دلخواه کمک کند. پر کردن سفارش های بزرگ در بازاری که به سرعت در حال حرکت است دشوارتر است و ممکن است منجر به لغزش یا سایر شرایط نامطلوب معاملاتی شود.
استفاده از محدودیت های حجم در معاملات
یکی دیگر از استراتژی های مدیریت ریسک، محدودیت و کنترل حجم ورودی در معاملات است. رابطه بین حجم معامله و مدیریت ریسک، یک رابطه مستقیم و معنادار است. اساساً، هرچه اندازه حجم ورودی در معامله بزرگتر باشد، تأثیر مالی حرکت قیمت به نفع یا علیه شما بیشتر خواهد بود. بنابراین، تنظیم اندازه حجم معامله، با توجه به سطح ریسک مرتبط با هر معامله ضروری است.
معاملهگری که از حجم های بزرگتر استفاده میکند، ریسک قرار گرفتن در معرض نوسانات بازار را افزایش داده و در نتیجه سود و زیان احتمالی را تقویت میکند. از سوی دیگر، اندازههای حجم کوچک تر، سود بالقوه را کاهش داده اما زیان ها را نیز محدود میکند و رویکرد محافظه کارانه تری برای مدیریت ریسک محسوب می شود. نکته کلیدی یافتن تعادلی است که با میزان تحمل ریسک و استراتژی معاملاتی شما همسو باشد.
اندازه حجم مناسب در معاملات فارکس یک رقم یکسان نیست. بسته به میزان تحمل ریسک فردی و اندازه حساب، از معاملهگری به معاملهگر دیگر متفاوت است. محاسبه اندازه حجم مناسب، مستلزم ارزیابی دقیق میزان ریسکی است که میخواهید در یک معامله خاص، در راستای استراتژی و اهداف کلی معاملاتی خود بپذیرید.
به عنوان مثال، معاملهگری با حساب بزرگتر ممکن است ترجیح دهد که حجم بزرگتری را برای ورود به معاملات انتخاب کند، در حالی که معاملهگری با حساب کوچکتر ممکن است ترجیح دهد حجم های کوچکتر را برای کاهش ریسک معامله کند. علاوه بر این، نوسانات نماد مورد معامله نیز نقش مهمی در تعیین حجم معامله دارد. در نماد های بسیار فرار، معامله گر به دلیل افزایش ریسک تغییرات بزرگ در قیمت، لازم است که از حجم های کمتری برای معاملات خود استفاده نماید.
یک رویکرد عملی برای تعیین اندازه حجم در معاملات، استفاده از ماشین حساب مدیریت ریسک است. این ماشین حساب ها اندازه حساب، درصد ریسک در هر معامله، اندازه استاپ لاس و نوع نماد را برای محاسبه اندازه حجم مناسب، لحاظ می کنند. این رویکرد تضمین می کند که هر معامله با پارامترهای ریسک از پیش تعریف شده، شما هماهنگ است و در نتیجه حساب شما را از قرار گرفتن در معرض ریسک بیش از حد محافظت می کند.
استفاده از آلارم ها و هشدارها برای مدیریت ریسک
برخی معامله گران، به جای استفاده از دستورات خودکار مدیریت معامله مانند استاپ لاس و تیک پرافیت، ترجیح می دهند از آلارم ها و هشدارها برای مدیریت معاملات و مدیریت ریسک بهره ببرند. در این روش، فرض کنید که یک معامله گر، در جفت ارز GBPUSD و در قیمت 1.268 وارد یک معامله لانگ شده است اما سفارشات حد ضرر و حد سود خود را وارد دستگاه نکرده است. در این حالت، این معامله گر، دو آلارم یا هشدار را می بایست در سیستم معاملاتی خود در نظر بگیرد.
یک هشدار مربوط به حد ضرر است که به عنوان مثال بر روی عدد 1.265 قرار می دهد و هشدار بعدی مربوط به حد سود است که بر روی عدد 1.273 قرار داده می شود. قیمت به هر کدام از این آلارم ها رسید، زنگ هشدار به صدا در می آید که از طریق آن معامله گر مطلع می شود که قیمت به یکی از سطوح حد ضرر یا حد سود رسیده و با مراجعه به چارت، تصمیم خود را برای بستن یا هر نوع مدیریتی بر روی معامله اتخاذ می نماید.
استفاده از هشدارها به جای سفارشات خودکار حد سود یا حد ضرر، این مزیت را دارد که موقعیت های بالقوه برگشت قیمت از ضرر به سود یا تداوم سود بیشتر، از دست نمی روند، اما لازم است که برای مدیریت پوزیشن، بلافاصله پس از صدور آلارم، معامله گر در پای چارت حضور داشته باشد.
اگر شما از خواندن مقالات و مطالب جذاب و آموزنده لذت میبرید، حتماً باید این مقاله مشاهده کنید در بروکر فارکس ای پلنت : مدیریت حساب در فارکس
مزایا و معایب استفاده از استاپ لاس در معاملات
در چشم انداز پیچیده معاملات فارکس، استفاده از استاپ لاس، یک جنبه حیاتی از یک استراتژی قوی مدیریت ریسک در فارکس است. سفارش های توقف ضرر یا استاپ لاس، اساساً دستورالعمل های خودکاری هستند که در یک پلتفرم معاملاتی برای خروج از یک موقعیت با قیمتی مشخص تنظیم می شوند و در نتیجه ضررهای احتمالی در یک معامله را محدود می کنند و استفاده استراتژیک از آنها در حفاظت از سرمایه یک معامله گر در برابر نوسانات بازار ضروری است.
به طور کلی، استفاده از استاپ لاس در معاملات، دارای مزایا و معایبی است که در ادامه به آنها پرداخته می شود:
مزایا:
- سفارشات توقف ضرر برای معامله گرانی که به دنبال لانگ یا شورت هستند کاملاً رایگان است و کارگزاران فارکس بابت آن، کارمزد اضافی دریافت نمی کنند.
- استاپ لاس به شما امکان کنترل معاملات را میدهد و به شما کمک می کند که تصمیم بگیرید چه میزانی را میخواهید ریسک کنید.
- سفارشات توقف ضرر می تواند در زمان شما صرفه جویی کند. عدم استفاده از آن، باعث می شود که زمان زیادی برای کنترل معاملات خود، پای چارت سپری کنید که می تواند بسیار استرس زا نیز باشد.
- اجرای دستورات استاپ لاس آسان است.
معایب استفاده از استاپ لاس:
- تعیین استاپ لاس به این معنی نیست که معامله کاملا مطابق میل شما انجام می شود. بازار سرعت بالایی دارد، به این معنی که ممکن است مجبور شوید با قیمتی نامناسب تر از انتظارات اولیه خود معامله کنید که در این صورت، عمق استاپ لاس شما، زیاد خواهد شد.
- در صورتی که محل استاپ لاس به درستی تعیین نشود، ممکن است قیمت برگشته و آن را فعال کرده و سپس در راستای تحلیل، حرکت کند.
- با توجه به این که بازار دائما در حال نوسان است، ممکن است استاپ لاس معاملات شما، در این نوسانات فعال شود و باعث شود که نه تنها از سود احتمالی بی نصیب شوید بلکه ضرر را نیز به اندازه عمق استاپ لاس متحمل گردید.
- تخمین محل دقیق استاپ لاس، اغلب پیچیده است، چرا که هم می بایست طوری انتخاب شود که با میزان مدیریت ریسک و اندازه حجم معامله همخوانی داشته باشد و هم در سطحی قرار گیرد که احتمال فعال شدن آن به دلیل نوسانات قیمت به حداقل برسد.